تعریف مدیریت منابع انسانی
گری دسلر، نویسندهی کتاب مدیریت منابع انسانی که سالهاست در دوره های مدیریت در سراسر جهان
به عنوان منبع درسی رشته مدیریت منابع انسانی مورد استفاده قرار میگیرد.
تعریف واحد مدیریت منابع انسانی و وظایف مدیریت منابع انسانی را به شکلی کلی و به صورت زیر
ارائه میدهد:
واحد مدیریت منابع انسانی، از میان وظایف مختلف مدیریتی، مسئولیت کلیه فعالیتها و خط مشیهای
مربوط به کارکنان سازمان را بر عهده دارد.
به طور دقیقتر: جذب همکاران جدید، آموزش همکاران، ارزیابی عملکرد کارکنان و پاداش دادن به آنها
و به طور خلاصه ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان.
تعریف بالا نگاهی وظیفه گرایانه به واحد مدیریت منابع انسانی دارد و تلاش میکند فهرستی از وظایف
واحد مدیریت منابع انسانی را ارائه کند.
اگر بخواهیم تعریفی مفهومیتر از وظیفه واحد مدیریت منابع انسانی داشته باشیم میتوان چنین گفت:
واحد مدیریت منابع انسانی قرار است کمک کند تا سازمان، در افق زمانی بلند مدت، با کمترین هزینه،
حداکثر کارایی را از کارکنان برای حرکت در راستای اهداف استراتژیک سازمان، کسب نماید.
تخصیص منابع چیست و چگونه انجام میشود؟
با پیشرفت تکنولوژی، روشهای جدید جایگزین روشهای قدیمی شدهاند. یکپارچه و جهانی شدن در حال افزایش است وشرکتها در همه جای جهان گسترش یافتهاند. فاصلهی جغرافیایی دیگر محدودیت محسوب نمیشود و اقتصاد در فراز ونشیب و تحول دائمی قرار گرفته است. از طرفی قوانین و آئیننامههای سختگیرانه هم باعث ناآرامی بیشتر اوضاع
میشود.در این بین، نقش مهمی که کمتر به آن توجه میشود، نقش منابع انسانی است. مدیران منابع انسانی بهطور پیوستهدرگیر یکپارچهسازی عملیات و استراتژیهای کسبوکار با وجود محصولات، خدمات، ایدهها و فرهنگهای مختلفهستند. این افراد که قبلا محدود به انجام کارهای ابتدایی در حد ثبت و بایگانی سوابق کارکنان بودند، حالا با مسائل
پیچیدهتری مثل تنوع نیروهای کار، تعهدات حقوقی و مدیریت استراتژیک اهداف سازمان سروکار دارند.با این پیش زمینه اجازه دهید وظایف مرسوم و سنتی مدیران منابع انسانی را شرح دهیم:
استخدام
استخدام یکی از مسئولیتهای اصلی تیم منابع انسانی است. اعضای منابع انسانی وظیفه دارند که با برنامهریزی برایجایگاه شغلی مورد نیاز، کاندیدهای مناسب را استخدام کنند. همچنین وظیفه دارند که واسطهای بین کارفرما و متقاضی کار باشند و قبل از استخدام فرد مورد نظر، او را از قوانین و تهای شرکت و شرایط قرارداد، باخبر کنند. مدیرانمنابع انسانی با این قدم، کار خود را آغاز میکنند که شاید یکی از مهمترین جنبههای شغلی یک مدیر منابع انسانیحرفهای باشد. استخدام دو هدف دارد:
۱. جذب استعداد
جذب استعداد با اولین برنامهریزی برای استخدام نیروی انسانی در شرکت، آغاز میشود. در ابتدا میبایست نیازهای شرکت بررسی شوند و سپس برنامهای تدوین شود تا با استخدام استعدادهای حرفهای، به این نیازها پاسخ داده شود. برای این کار هم نیاز هست تا با ایجاد یک تصویر و ذهنیت خوب از شرکت، کاندیدهای توانا و بااستعداد جذب شوند.
به دلیل گسترش رسانههای مختلف و آگاهی کارکنان از حقوق خود، جنبهی برندسازی شرکت و کارفرما از اهمیت زیادی برخوردار شده است. دیگر برداشتن بهترین قدم کافی نیست، بلکه باید در ادامهی راه هم به نفع کارکنان، کارهای خوب و صادقانهای انجام شود. نهایتا اینکه مدیر منابع انسانی نیاز به این دارد که طی فرایند استخدام، استراتژیها و ترفندهای دقیقی داشته باشد.
۲. استخدام منابع
استخدام منابع - مدیر منابع انسانی
این قسمت، جایی است که استراتژیهای استخدامی بهکار گرفته میشوند. در عصر حاضر، برای جذب بهترین استعداد در بازار، رقابت شدیدی وجود دارد. در این رقابت تنگاتنگ، مدیر منابع انسانی باید از تمام توان ممکن خود برای جذب بهترین نیروی کار استفاده کند.
کارهایی که برای رسیدن به این هدف باید انجام شود عبارتند از: پیدا کردن مکانهای مرتبط برای جستوجو، جذب حداکثر کاندیدهای ممکن بهوسیلهی محیطهای ارتباطی متنوع، جمعآوری تمام درخواستها، حذف درخواستهای نامرتبط و انتخاب بهترین افراد برای دعوت به مصاحبه. پس از آماده شدن لیست نهایی، مدیر منابع انسانی باید مانند یک واسط و مذاکرهکننده بین شرکت و فرد متقاضی استخدام، طوری عمل کند که هر دو طرف سود کنند.
آموزش منابع
با استخدام کاندید مناسب برای شغل مد نظر، کارها تمام نمیشود. شرکتهای مختلف کارهای خود را بهصورت متفاوتی انجام میدهند. بنابراین کارکنان جدید باید آموزش داده شوند تا با الگوی کاری شرکت آشنا شوند. بخش منابع انسانی باید در این برنامه آموزشی مشارکت داشته باشد تا هر کارمند را بر اساس موقعیت کاری مدنظر آموزش دهد. این کار باعث انگیزه دادن به کارمندان و حفظ آنها میشود.
برای مؤثر و مفید بودن آموزش کارمندان جدید و همچنین هماهنگ شدن آنها با نحوهی انجام کارها، میتوان این آموزشها را در حین کار به آنها ارائه داد. این آموزش نه تنها اینکه کمک به کارمند جدید خواهد بود، بلکه باعث بهوجود آمدن دید بهتری از نحوهی انجام کار برای تیم منابع انسانی میشود. پس از اتمام آموزش، بخش منابع انسانی نقش مهمی در ارزیابی نتایج حاصل از برنامههای آموزشی و درجهبندی کارکنان خواهد داشت.
پیشرفت حرفهای
از لحاظ حرفهای، رشد و پیشرفت کارمندان هم برای خودشان و هم برای شرکت یک امتیاز محسوب میشود. نوشتن نام کارمندان در کنفرانسها، رویدادهای تجاری و سمینارهایی که در حوزهی علاقهی آنها قرار دارد، باعث میشود حس کنند به آنها اهمیت داده شده است و اینکه نقش مهم و تأثیرگذاری در شرکت دارند. بنابراین انگیزه و تعهد آنها افزایش پیدا خواهد کرد. از طرفی هر چقدر کارمندان ماهرتر باشند، برای شرکت مفیدتر خواهند بود. به این ترتیب هر دو طرف سود خواهند برد.
این وظیفهی سرپرست منابع انسانی است که علایق کارمندان را بداند و بهدنبال ایجاد موقعیتهایی برای رشد علایق و مهارتهای آنها باشد. مثلا اگر کارمندی میخواهد روی تکنیکهای سئو مسلط شود، مدیر منابع انسانی باید او را در سمینارها و کنفرانسهایی که در همین زمینه است، ثبتنام کند.
ارزیابی
مدیر منابع انسانی باید بهطور مرتب عملکرد کارمندان را بررسی کند. این کار به کارمندان کمک میکند خود را ارزیابی کنند تا ببینند آیا در حد انتظارات کار کردهاند یا نه. بنابراین برای بهبود عملکردشان سعی میکنند بهتر کار کنند.
نقش بخش منابع انسانی (بهخصوص مدیر آن) در این کار این است که بهطور مرتب گزارشهای ارزیابی تهیه کند و آنها را بررسی نماید. تیم منابع انسانی باید بهطور جداگانه با کارمندان ارتباط برقرار کند و بازخورد یا پیشنهاد واضحی دربارهی عملکردشان به آنها ارائه دهد. استفاده از پاداش» به کارمندان انگیزه میدهد و در نتیجه باعث بهرهوری و تعهد بیشتر آنها میشود.
حفظ فرهنگ محیط کار
حفظ فرهنگ محیط کار از وظایف مدیر منابع انسانی
یکی دیگر از وظایف منابع انسانی حفظ سلامتی، امنیت و لذتبخش بودن محیط کار است تا جو راحتی بین کارمندان برقرار باشد. حذف هرگونه عامل استرسزا یا نامناسبی که مانع عملکرد خوب کارکنان میشود یکی از این کارهاست. تا حد ممکن باید جو کاری به بهترین شکل خود باشد، چون عملکرد هرکس تا حد زیادی به فضایی که در آن کار میکند بستگی دارد.
در محیط کاری مناسب، کارمندان بهراحتی با هم در ارتباط هستند و نظرات خود را ابراز میکنند. بخش منابع انسانی باید دارای نگرشی باز باشد و با کارمندان ارتباط دوستانهای برقرار کند. این بخش باید با همهی کارمندان رفتار برابری داشته باشد. به این ترتیب در دراز مدت، تعهد کارکنان و میزان رضایت آنها افزایش پیدا خواهد کرد.
حل اختلافات
جایی که افراد مختلف در کنار هم باشند قطعا دیدگاههای مختلفی وجود خواهد داشت و اختلافات هم اجتنابناپذیر خواهد بود. وقتی اختلاف بین دو یا چند کارمند یا بین کارمند و مدیر بهوجود بیاید، مدیر منابع انسانی حق دخالت و ارائهی راه حل را خواهد داشت.
مدیر منابع انسانی باید بدون پیشداوری به صحبتهای هر دو طرف گوش بدهد و قبل از هرگونه قضاوتی تحقیق کند. همچنین نباید به هیچ عنوان تبعیض قائل شود و در عین حال برای حل اختلاف باید اقدام قاطعانه و درستی انجام دهد تا این قبیل موارد دیگر تکرار نشود.
ارتباط با کارمندان
بخش منابع انسانی با انسانها سروکار دارد و بنابراین افرادی که در این بخش کار میکنند باید مهارتهای ارتباطی و بینفردی بالایی داشته باشند. مدیری که تمام روز روی صندلیِ دفترش مینشیند، نمیتواند ارتباط خوبی با کارمندان برقرار کند و در نتیجه نخواهد توانست مدیر منابع انسانی خوبی باشد. کارمندان باید بهقدری با مدیر منابع انسانی راحت باشند که بتوانند بهراحتی مشکلاتشان را با او در میان بگذارند. تیم منابع انسانی باید بهشدت فعال باشد و همه کارمندانش را بشناسد. سرپرست این تیم باید اعتماد و اطمینان کارمندان را جلب کند و علاوه بر داشتن تخصص کافی، مدافع حقوق کارمندان هم باشد.
پاداشها و تشویقها
ارائهی پاداش به کارمندان انگیزهی آنها را زیاد میکند و موجب میشود کار خود را به امید دریافت پاداش، بهتر انجام دهند. بنابراین با استفاده از این موضوع میتوان یک فضای رقابتی سالم بین کارمندان، جهت دستیابی به اهداف شرکت ایجاد کرد. ومی ندارد پاداش همیشه مادی باشد. بلکه میتواند حتی در حد یک تشکر صادقانه در برابر بقیه همکاران باشد.
گرچه، با روند رو به رشد جهانی شدن، دیگر چیزهایی مثل سبد غذایی، ارتقای رتبه و جوایز، قدیمی شدهاند. شما به عنوان یک مدیر منابع انسانی باید بهصورت بهینه به کارمندان پاداش دهید و از روشهای جدیدتری برای این کار استفاده کنید؛ مثلا منعطفتر کردن ساعات کاری، دادن مرخصی، تعطیلات طولانی
از هر مدیری که این سوال را بپرسید، متوجه می شوید که مسائل مربوط به کارکنان و منابع انسانی
و نحوه ی برخورد با آنها، مهمترین بخش فعالیت های روزانه است. بنابراین، سازمان چه کارهای
می تواند کند تا خیالش از بابت موضوعی با این اهمیت راحت باشد؟ اگر می خواهید سازمان شما
از نظر مدیریت منابع انسانی موفق باشد، باید به این نکات توجه کنید:
۱ – فرهنگ شرکت
خواه سازمان شما متوجه این موضوع باشد یا خیر،این یک فرهنگ است. عواملی که فرهنگ شرکت شما را تعریف می کنند شامل: سبک مدیریت، نحوه روابط، محیط کار (رسمی/غیر رسمی) و نحوه برخورد با اشتباهات است. این فرهنگ هرآنچه شما انجام می دهید را تحت تاثیر خود قرار می دهد. بنابراین، مراقب فرهنگی که از سازمان خود نمایش می دهید باشید. و کارکنانی را استخدام کنید که در غالب این فرهنگ جای بگیرند.
۲ – استخدام استراتژیک
یکی از عوامل کلیدی موفقیت هر سازمانی، این است که افراد مناسب را در جای مناسب خود قرار دهد. بنابراین افراد را با توجه به نگرش هایشان استخدام کنید و توانایی های مورد نظرتان را از طریق آموزش در آنها افزایش دهید. فرهنگ سازمانی خود را بشناسید، شرح شغلی کامل و واضحی داشته باشید و مدیران خود را برای مصاحبه آماده کنید تا بهترین افراد را شناسایی کنند.
۳ – به کارکنان جدید خوش آمد بگویید
بین زمانی که یک کارمند را استخدام می کنید و زمانی که کارش را شروع می کند، زمان فوق العادهای قرار دارد. در این بازه موقعیتی عالی وجود دارد که نشان دهید چقدر از همکاری با این عضو جدید خوشحال هستید. از مسئول کارگزینی خود بخواهید که قبل از شروع کار، برای کارمند جدید یک ایمیل خوش آمدگویی بفرستد. در روزهای اول کار با آنها جلسه بگذارید، همکاران را به آنها معرفی کنید، وسایل مورد نیازشان را به آنها بدهید و از یکی از همکارانشان بخواهید تا بر کار آنها نظارت داشته باشند.
۴ – سیستم های پاداش
پاداش کارکنان فراتر از حقوق است. بخشی از این پاداش شامل حقوق می شود،بخشی دیگر شامل مزایا، جایزه ها، انعطاف و درک فعالیت آنها. همینکه کارمند بداند که فعالیت و تلاشهای او دیده می شود و برای مدیریت اهمین دارد، این خودش پاداشی بزرگ است. زمانی را به کارکنان اختصاص دهید و در مورد مزایای کار و فعالیتشان با آنها صحبت کنید. بنابراین، برنامه ی کلی پاداش شما باید با استراتژی های استخدامی و همچنین اهداف شما مرتبط و سازگار باشد.
۵ – آموزش کارکنان
آموزش به کارکنان کمک می کند تا کارهای فعلی خود را به صورت موثرتری انجام دهند و برای موقعیت های بعدی آماده باشند؛ موقعیت هایی که می تواند منجر به پیشرفت سازمان هم بشوند. روش های مختلفی برای آموزش کارکنان وجود دارند. دوره های آموزشی، کارآموزی، افزایش وظایف و آموزش شخصی بخشی از این روش ها هستند. البته آموزش های کارکنان باید در راستای ماموریت و اهداف سازمان باشند. بنابراین، اطمینان حاصل کنید که برنامه های آموزشی که مد نظر دارید هم راستا با اهداف سازمان شما است.
۶ – ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد تنها بخشی از مدیریت عملکرد است. مدیریت عملکرد روندی است که همیشه باید صورت بگیرد و شامل برنامه ریزی، نظارت مداول و ارائه بازخورد های متداول است. مدیریت عملکرد برای انگیزه ی کارکنان خیلی ضروری است و ارائه بازخورد هم یکی از ارکان اصلی آن است. ارائه بازخورد باعث می شود که کارکنان بدانند آیا کارشان را درست انجام می دهدن یا خیر و اینکه آیا نیاز است تغییری در عملکرد خود ایجاد کنند؟ بنابراین، مطئن شوید که توضیحاتی که ارائه می کنید شفاف باشند و فرض را بر این نگذارید که خود کارکنان بر این امور وافقف هستند. نکته ی آخر اینکه، ارزیابی های عملکرد باید روی نتایج تمرکز کنند.
نیروی کار، مهمترین سرمایه و دارایی هر شرکتی محسوب میشود. از اینرو لازم است، برای پیشرفت شرکت و دستیابی به اهداف آن، این سرمایههای مهم مدیریت شوند. بخش مدیریت منابع انسانی در هر شرکتی این وظیفه را بر عهده دارد. بههمین دلیل میتوان گفت، مدیریت منابع انسانی از مهمترین و حساسترین واحدهای سازمانهاست که با مدیریت خوب و حرفهای خود، میتواند موجب رشد دائم سازمان شود، بهنحوی که هم کارفرما و هم کارمندان از این بابت سود ببرند. طبیعی است که برای بهبود مدیریت باید ابتدا با وظایف آن آشنا بود. این مقاله به بررسی وظایف مدیر منابع انسانی میپردازد و کمک میکند یک قدم به حرفهای شدن نزدیکتر شوید.
چالشهای مدیریت منابع انسانی در ایران
مشکلات، نواقص و چالشهای زیر، از جمله مواردی هستند که باید
هنگام آشنایی با مدیریت منابع انسانی و یادگیری دانش مرتبط با آن،
در ذهن داشته باشیم:
برخی مدیران، بحث منابع انسانی و مدیریت منابع انسانی را بیشتر به سازمانهای بزرگ مربوط
میدانند و چنین وظایفی را در مجموعههای کوچکتر چندان جدی نمیگیرند. گاه در یک شرکت
۲ نفری،یک نفر به سمت مدیریت فروش منصوب میشود. اما در یک شرکت بیست نفری، ممکن
است به سادگی نتوانید مدیرعامل را برای اختصاص یک پست به مدیریت منابع انسانی مجاب کنید.
در بسیاری از سازمانها، نقش واحد مدیریت منابع انسانی، کوچک انگاشته میشود.
در حدی که گاه صرفاً وظیفههایی مانند حضور و غیاب کارکنان و تنظیم جدولهای اضافه کاری
و حقوق و دستمزد به آنها واگذار میشود.
برخی مدیران، وظیفهی واحد مدیریت منابع انسانی را بیشتر از جنس هنرِ کار کشیدن بیشتر
از نیروی کار میبینند. به همین علت، حاضر نیستند نقش مدیر منابع انسانی و واحد منابع انسانی
را به عنوان نمایندهی اعضای سازمان به رسمیت بشناسند. برخی سازمانها، واحد مدیریت
منابع انسانی را در حد واحد تدارکات منابع انسانی میبینند و تمایلی به درگیر کردن این واحد
در تصمیم های استراتژیک سازمان ندارند. طبیعی است که با این نگاه، بحث توسعه
منابع انسانی هم جایگاهی نخواهد داشت
پنج سالی بود که از خدمتم میگذشت وهمیشه پایه اول رادر کنار کلاس های چند پایه خود داشتم و با خود می گفتم دیگه استاد کلاس اول هستم که معلم کلاس اول روستای مبارک آباد شدم ، چه کلاسی وای 30 دانش آموز (20 نفر پسر و 10 نفر دختر ) نصف کلاس هم افغانی بودند . حتی نمی فهمیدم چه می گویند . سال خیلی سختی بود من یکبار دیگر همه کتابها و درس های دانشگاهم را برای حل مشکلاتم مرور کردم اما فایده ای نداشت از همه بدتر دانش آموزی داشتم به نام محمد حسین که ایرانی بود ولی باید مواظب بودم از کلاس و مدرسه فرار نکند اگر هم در کلاس بود روی نیمکت نمی نشست شاخه هایی از درخت را در دست می گرفت و فقط کنار کلاس می نشست اصلا دفتر نمی آورد که در آن مشق بنویسد . اگر احساس ناراحتی می کرد سریع کلاس را ترک میکرد . پدرش را به مدرسه دعوت کردم تا در این باره با او صحبت کنم . پدرش د رابتدا گفت : خانم ما که دوست نداریم کعلم بچمون خانم باشه چون معلم مرد در این روستا نداریم مجبوریم آخه خانم رو چه به معلمی همین که محمد حسین به مدرسه میاد خدا رو شکر .فهمیدم مشکل خانواده قبول داشتن من بود. کم کم به امیرحسین نزدیک شدم و علاقه مندی های اورا فهمیدم ، متوجه شدم او در خانه یک باغچه دارد که در آن سبزی می کارد ، فکر کردم چطور گوشه کلاس یک باغچه مصنوعی درست کنم و با آن تدریس کنم . یک سینی بزرگ مستطیل شکل را پر از خاک رس کردم ، چند تا درختچه مصنوعی و اسباب بازی مرغ و خروس و گاو در کنار باغچه قراردادم . از آن روز به بعدامیر حسین با چوب خود در خاک آن باغچه برایم می نوشت و من ذوق زده می شدم و او را تشویق می کردم . بعد از گذشت سه ماه امیر حسین با یک دفتر مشق و یک مرغ به کلاس آمد و گفت : خانم این مرغ را پدرم برای شما داده و من هم این دفتر را خریدم که دیگر مشق هایم را در آن بنویسم . آن روز فهمیدم هیچ وقت دانش و اطلاعات من کافی نخواهد بود من هر سال با دانش آموزان جدیدی سروکار دارم که احتیاج به شیوه ی برخورد مخصوص به خود را دارد پس باید معلمی من به روز باشد .
دومین خاطره:درروستای سراجه مدیر آموزگار بودم وبه دانش آموزان کلاس اول درس می دادم . دانش آموزی به نام آسیه جعفری داشتم ، دختری باهوش با صورتی معصوم وزیبا که از کرمان به قم آمده بودند تا در روستای سراجه پسته پرورش دهند .اهل کرمان و رنگ پوستش خیلی تیره بود (تنها دختر خانواده بود ) که 5 برارد داشت یعنی هم بازیهای آسیه پسر بودند . کار آسیه بازی با خاک در کوچه ها بود و همیشه دستهایش کثیف بود به همین خاطر دفتر هایش کثیف می شد . با این که درست می نوشت اما چون دفترش کثیف بود خط و نوشته هایش به دل نمی نشست .یک روز خیلی عصبانی شدم آسیه را با خود به دفتر بردم دست هایش را کنار دست های خودم گذاشتم وگفتم فردا که به مدرسه آمدی باید دست هایت مثل دست های من باشد .فردا صبح که به مدرسه رفتم وقتی داشتم با کلید در مدسه را باز می کردم چشمم به چشم مادر آسیه افتاد که دست در دست آسیه داشت و صورت آسیه قرمز بود ، مادرش با ناراحتی به من گفت خانم آخه این چه حرفی بودکه به آسیه زدی ما رنگ پوستمان همین است خدا ما را اینطور آفریده آسیه از دیروز به حمام رفته و دست و صورتش را با کیسه و سنگ پا شسته و می گوید خانم گفته باید مثل او بشوم به صورت و دست های آسیه نگاه کردم ، اورا بوسیدم و فهمیدم چه اشتباهی کردم بایدمنظورم رادرست به آسیه می فهماندم منظور من تمیزی دست های او بود نه رنگ پوست او ، بنابراین از همان جا با خود عهد بستم که همیشه واضح و درست پیامم را به بچه ها انتقال بدهم و از مفهوم بودن پیامم مطمئن شود تا برداشت اشتباه پیش نیاید .
درباره این سایت